طومارهای بحرالمیت؛ تاریخچه و منتخبی از نظریات(1)
طومارهای بحرالمیت؛ تاریخچه و منتخبی از نظریات(1)
طومارهای بحرالمیت؛ تاریخچه و منتخبی از نظریات(1)
نويسنده: فاطمه هشترودي*
طومارهای بحرالمیت به مجموعه مدارک دستنویسی اطلاق میشود که بین سالهای 1947 تا 1956 بعد از گذشت دو هزار سال از زیر تلی از خاک در یازده غار در طول ساحل شمالغربی بحرالمیت کشف شدند. اين طومارها از مسيحيت اوليهاي سخن ميگويند که از اواسط قرن اول ميلادي در اطراف اورشليم در حال شکلگيري بود. اين مدارک نشان ميدهند که پيروان مسيحيت اوليه در کنار اعتقاد به عيسي، خود را ملزم به رعايت قانون تورات نيز ميدانستند؛ از اينرو این طومارها در زمرة مدارک مستندی محسوب میشوند که دانشمندان را قادر ساخته است نظرات جدیدی دربارۀ خاستگاه مسیحیت ارائه کنند. اين مقاله در ابتدا به معرفي طومارها و محتويات آنها پرداخته است. به علت اهميت اين طومارها، از زمان کشف آنها تحقيقات بسياري بر روي آنها انجام شده است و نظريات گوناگوني دربارة اصالت و همچنين محتويات آنها ابراز شده است. از بين فهرستهاي مختلفي که از فرايند کشف و مباحث پيرامون طومارها تهيه شده است، فهرست دکتر مالن اسميت يکي از جامعترين آنهاست که در اين مقاله به تفصيل به اطلاع خوانندگان رسيده است.
کليدواژهها: طومارهاي بحرالميت، مسيحيت اوليه، اسنيها، معلم رستگاري
طومارهای بحرالمیت به مجموعه مدارکِ دستنویسی (٩٠٠ نسخه خطی) اطلاق میشود که بین سالهای ١٩۴۷ تا ١٩٥٦، بعد از گذشت دو هزار سال از زیر تلی از خاک در یازده غار در طول ساحل شمالغربی بحرالمیت بهویژه در مناطق قمران(Qumran)، مربعات(Morabbaat)، خربت میرد(Khirbat Mird)، عین قدی(En-Gedi) و مسده(Masada) کشف شدند. وادي قمران در 21 كيلومتري شرق اورشلیم قرار دارد (Licht & Bruce, 1971: 5/1396).
این طومارها شامل نسخ خطی قدیمی یهودی به زبانهای عبری، آرامی و یونانی هستند و دریافت دانشمندان از انجیل، یهودیتِ زمان عیسی و طلوع مسیحیت را دگرگون و متحول ساختهاند. محققان شباهتهايي بین باورهاي ساکنان قمران و مسیحیت اولیه ﭘیدا کردهاند؛ از این رو بسیاری از محققان بر این باورند که هم تعالیم کلیسای اولیه و هم نوشتههاي قمران از یک خاستگاه «مشترک» در بطن یهودیت تغذیه شدهاند. ظاهراً مدارک قمرانْ فرقة اسنیها را کالبد کلیسای اولیه و یا به عبارتی ديگر کلیسای اولیه را نوزاد فرقة اسنیها معرفي ميكنند. این مدارک همچنین میزان تأثیر فرقۀ قمران بر مسیحیت را تعیین كرده، از رهبر این فرقه با عنوان معلم ﭘرهیزگاری سخن میگویند و ما را با امیدها و آرزوهای او و ﭘیروانش آشنا میکنند. طومارهای مکشوف در بحرالمیت نه تنها چراغی برای فهم بهتر عهد جدید هستند؛ بلکه دانشمندان را هدایت ميکنند تا دورنمای یهودیت را فقط در آثار ربّيها و سنتهای فریسی جستوجو نکرده، آن را در مدارک، باورها و اعتقادات فرقۀ قمران نیز جستوجو کنند. (Black, 1969: 97-99; Rowley, 1964: 30-32).
اين طومارها از مسیحیت اولیهاي سخن میگویند که در اواسط قرن اول میلادی در اطراف اورشلیم در حال شکلگیری بود. اين مدارک نشان ميدهند که پیروان مسیحیتِ اولیه در کنار اعتقاد به عیسی، در عمل به احکام سبّت کوشا بودند و خود را ملزم به رعایت قانون تورات میدانستند. در این مدارک به عبادات متمایز و خاصی که سبب افتراق اصولی آنان از یهودیت شود، اشارهاي نشده است؛ از این رو کلیساي کاتولیک سالها از انتشار گستردۀ طومارها اجتناب ميکرد. در سال 1991 دو خبرنگار به نامهای مايكل بیِْجنت و ریچارد لیق (Michael Baigent and Richard Leigh) مقالهای با عنوان «نیرنگ طومارهای بحرالمیت» (The Dead Sea Scrolls Deception) منتشر کردند که موجب برانگیختن احساسات مردم شد. آنان مدعي بودند تأخیر در انتشار مدارک غار شمارۀ 4 و محدودیت دسترسی به طومارها تا قبل از سال 1991، نتیجۀ دخالتهای کلیسای کاتولیک بوده است. آنان دلایلی اقامه کردند که ثابت میکرد کلیۀ تحقیقات و مطالعات بر روی طومارها تحت نظارت واتیکان در رم صورت گرفته و کليسا هر گونه مطالعه بر روی طومارها را تحت کنترل داشته است تا به ایمان و اعتقاد مسیحی لطمهای وارد نگردد.
داستان کشف طومارها با چوپان بیابانگردی به نام محمد احمد الحامد، با نام مستعار محمد گرگی، گره میخورد. او اولین کسی است که به راز غارها پی برد. وی روزی در جستوجوي برۀ گمشدهاش، سنگی به داخل گودالی پرتاب کرد، صدای برخورد سنگ به چیزی کنجکاوی وی را تحریک کرد. او به داخل غار رفت و در آنجا کوزههايی قدیمی پیدا کرد که طومارهايي در آنها جاسازی شده بودند. وی طومارها را به نزدیکترین شهر، یعنی بیتلحم، نزد يک دلال عتیقه به نام خليل اسكندر شاهين برد و آنها را به او فروخت. از آنجا كه دلال عتيقه دربارۀ قدمت و ارزش طومارها تردید داشت، آنها را به آتاناسیوس سموئيل (Athanasisus Samuel)، اسقف مسیحیان جامعة سریانی در اورشلیم، نشان داد (Sommer, 1952: 9-11; Schiffman, 2005: 249; Moore Cross, 1958: 1-3). آتاناسیوس تصمیم به خریداری طومارها گرفت. آن طومارها شامل نسخۀ تقریباً کاملی از اشعیا، نوعي از كتاب قانون دینی كه ناشناخته بود، تفسیر متفاوتی از حبقوق و نسخههایی از سفر پیدایش که بسیار بد نگهداری شده بودند، میشد (Campebell, 1998: 3). او نیز برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر و دقیقتر طومارها را در اختیار شرقشناسان دانشگاه آمریکایی اورشلیم قرار داد. در اين دانشگاه، دکتر تِرور (John C. Trever) از آن طومارها عکسبرداري کرد و گروهي تحقيقي برای بررسی و مطالعه بر روی آنها تشکیل داد. بدین ترتیب مطالعات بر روی طومارها توسط تعدادی از دانشمندان آغاز شد.
طومارها در يازده غار و در طول نه سال از 1947 تا 1956 کشف شدند. شمارهگذاری غارها بر اساس کشف گنجینۀ نسخ خطی در غارها صورت گرفته است. غارهای 3، 5، 7، 8، 9، 10 توسط باستانشناسان و پنج غار دیگر توسط قبیلة بدوی تعامرکشف شدند. احتمالاً طومارها در یک زمان در یازده غار قرار نگرفتهاند. طومارهایی که در غار 1 پیدا شدند، به دقت در کوزههايی استوانهای قرار داده شده بودند؛ در حالی که ظاهراً طومارهای سایر غارها، بهویژه غار شمارۀ 4 که بیشترین طومارها در آن کشف شده است، با عجله جاسازي شده بودند.
طومارها آشکارا نمایانگر کتابخانهای قابلملاحظهاند كه در طول چندین نسل نسخهبرداری شدهاند. تاریخ تخمین زده شده برای طومارها، هر چه که باشد، بیانگر این حقیقت است که آنها چندین قرن قدمت دارند (Licht & Bruce, 1971: 5/1397-98). آنها حاوی دعاها، اشعار و سرودهایی هستند که تا پيش از اين ناشناخته بودند: سرودها و دعاهای کوتاه صبح و شب در ایام گوناگون و دعاهای اعمال روز سبّت که بسیاری از آنها با سپاسگزاری از خداوند شروع میشوند، اشعاری برای بیرون راندن شیاطین از مراسم سالانة دعا، نماز تابوت عهد، دعاهای شکرگزاری و مراسم آئینی تشرف و ایام خاص دیگر، دعا به مناسبت جنگ آخرالزمان و طلب بخشش به هنگام ظهور ﭘادشاه آخرالزمان و اشعار ادبی دیگری که هر کدام قابل بحث و بررسی هستند (Collin, 1997:29-30).
بیشتر طومارها بر روی کاغذهای پوستی و برخی بر روی پاپیروس از سمت چپ بدون نقطهگذاری نوشته شدهاند. جوهر استفادهشده در تمام طومارها کربنی است، اما جوهری که برای طومار سفر پیدایش استفاده شده از فلز گرفته شده است که سبب شده این طومار شرایط مناسبي نداشته باشد؛ زيرا جوهرْ کاغذ پوستی را خورده و به درون آن نفوذ کرده است. در برخی از طومارها لایهای از قارچ و پوسيدگي روی نوشته را پوشانده و باعث شده است طومار فقط در نور مادون قرمز قابل خواندن باشد.
طومارهای چندی در پارچة کتانی پیچیده شده بودند که بقایای آن ﭘارچهها کشف شدهاند. این طومارها در کوزههایی قرار داده شده بودند که حداقل دو تای آنها کاملاً سالم ماندهاند (Licht & Bruce, 1971: 5/1404-6).
در میان نسخ خطی یافتشده در غارهای قمران، بیش از صد نسخة کتاب مقدس عبری مورد شناسایی قرار گرفتهاند که تنها بخشهایی از آنها سالم ماندهاند. همة کتابها به استثنای استر (که نمیتوان به نحو قطعي، اظهار نمود که فقدان آن تصادفی بوده، یا دارای مفهوم خاصی است) شناسایی شدهاند. غیر از نسخ خطی عبری، نسخ خطی دیگری به زبان یونانی نیز کشف شدهاند. مهمترین نسخة هفتادیِ یافتشده در منطقة بحرالمیت در نحل هور (Nahl Hever) کشف شده است که نسخهای متشکل از تکههای کوچک ناپیوسته از ترجمۀ یونانیِ دوازده پیامبر کوچک است و متن آن با کتابی كه ژوستين شهید (تقریباً ١٥٠ میلادی) مورد استفاده قرار داده است همانند انگاشته میشود (Licht & Bruce, 1971: 5/140). برخي از نسخههاي کشفشده ویژگي سوداپوکریفا دارند که تا پيش از کشف اين طومارها ناشناخته بودند؛ مانند گفتههاي موسي، مکاشفۀ عمران، زبور يوشع نبي، بخشهايي از ادعیه دانيال و آثار مربوط به دعاي نبودینوس (Nabonidus) و كتاب اسرار(Graystone, 1956:5-9).
در کل، طومارهايي که در غارهای قمران کشف شدند انواع مختلفی از متون نوشتاری را منعکس میکنند؛ مثلاً متون به دستآمده از غارهایی که در محدودۀ تصرفات دوران شورش باركوخبا واقع شده بودند، از نوع ﭘیشمأثوري (Proto Masoretic) هستند و يا برخي از متنها بیانگر گونهای ترکیبیاند؛ نسخة خطی سفر اعداد از غار 4 دارای خطی بین خط سامری و نوع خط ترجمة هفتادی است و متن آن با ارزشتر از ترجمه هفتادی و مأثوري محسوب میگردد (Licht & Bruce, 1971, 5:1400-1). ناگفته نماند که بیشتر طومارها به زبان عبری و تنها بخشهایی از آنها به زبان آرامی و یونانیاند. علاوه بر بخش يونانيِ رسالة ارمياي نبی از غار ٧، كتابهاي سفر تثنیه (آنهایی که در ترجمۀ هفتادی موجودند، اما در کتاب مقدس عبری وجود ندارند) در طومارهای قمران در بخشهایی از طوبيت و کتاب جامعه (Bin Sirach) (سه تا به زبان آرامی و یکی به زبان عبری) ارائه شدهاند. قطعاتی از این اثر نیز در مسّده پيدا شده است. تعدادي از كتابهای سوداپوکریفا نيز شناسایی شدهاند. كتاب جشنها بهعنوان يك اثر قابلاطمينان و تصديقشده در مدارك دمشق تحت عنوان كتاب تقسيمبندي زمان در جشنها و هفتهها (The Book of the Divisions of Times into their Jubilees and Weeks) در ده نسخۀ خطي عبري از غارهاي 1 و 2 و 4 يافت شده است. اين کتاب تا حد زيادي با كتابِ حنوخ نبي ــ كه هشت نسخۀ خطي آرامي مربوط به آن در غارها شناسايي شدهاند ــ هماهنگ است (فقدان بخشي از اين قسمت بهويژه به دليل مقدمۀ درخور توجه آن در باب شكل پسر انسان ــ ظهور كسي كه شبيه پسر انسان است ــ ممكن است تصادفي يا عمدي باشد). همچنين برخی از عهد دوازده ﭘیامبر نيز شناسایی شدهاند: تکههایی از عهد لاوی از غار شمارۀ 1 و تکههایی از سه طومار از غار شمارۀ 4 به زبان آرامی و نیز متنی شبیه به متون مکشوف در جنیزه (Genizah) در قاهره و همچنین عهد نفتالی (Naphtali) به زبان عبری از غار شمارۀ 4 تأثیر مسیحیت در متون اصلاحشدۀ اين نوشتهها به زبان یونانی بسیار مشهود است.
براي نامگذاري طومارها از شيوهاي استفاده شده که از شمارۀ غار، محل کشف آن و حرف اول عنوانِ عبریِ نوشتهشده در طومار، تشکيل شده است؛ مانند 1Qs که بدین ترتیب خوانده میشود:
1= شمارة غار
Q= اول حرف قمران (Qumran) محل کشف طومار
S= حرف اولیکه طومار با آن شروع شده است؛ یعنیسيراخ(Licht & Bruce, 1971: 1398).
فهرست خلاصهاي از طومارهای کشفشده در غارها به قرار زیر است:
غار 1: دستنوشتههای کشفشده در این غار هفت عدد بودند که بهدقت در کوزههای استوانهای جاسازی شده بودند. ظاهراً زمان کافی برای مخفیکردن آنها وجود داشته است. طومارهاي کشفشده در این غار عبارتاند از:
نسخه خطی کامل اشعيا به زبان عبری که تقریباً سالم است.
نسخة خطی ناقص اشعيا كه بسیار قدیمیتر از نسخة اشعياي شناختهشده است (براي اطلاع بيشتر رک: Burrows, 1951: Chapter 2)).
پشر (تفسیر) حبقوق (1QpHab)(P = pesher, ‘interpretation’) که بهترین تفسیر باقیمانده از کتاب حبقوق، هشتمين کتاب از کتابهاي دوازده پيامبر كوچك، است. اين پشر تنها دو فصل از سه فصل كتاب حبقوق را تفسير كرده است و به فصل سوم نپرداخته است. علت اين امر در ويژگي فصل سوم نهفته است؛ زيرا اين فصل حاوي اشعار روحاني است و نويسنده تفسير آن را ضروري نديده است. در این تفسیر به صورت برجسته از معلم رستگاری و رهبر جامعه صحبت شده است.
سفر پیدایش (1QapGen)(‘ap’ = apocryphon)؛ اين طومار بهعنوان قدیمیترین اسفار ﭘنجگانه مکتوب فلسطینی به زبان آرامی شناخته شده است.
سرودهای شکرگزاری، که شامل سرودها و دعاهایی جهت استفادة فردی و گروهی است و ماهیت عبادی اين سرودها بیانگر دیدگاه روحانی فرقۀ قمران است.
نسخة ناقصِ طومار بلند اشعار (H = bodayot, ‘hymns’) (lQH) که حاوی اشعار و سرودهای شکرگزاری از خداوند برای علم و نجاتی است که به جامعه بخشیده است.
طومار جنگ (1QM) (M = Milchamab, ‘War’). این طومار خبر از وقوع جنگی چهلساله در آخر زمان میدهد که در آن، ﭘسران نور بر ضد ﭘسران تاریکی میجنگند و در نهایت خوبي و خير بر نیروی شرّ غالب شده، دنیا را فتح میکند؛ آنگاه مردم به شادی و ستایش خداوند میپردازند و معبد اورشلیم را بازسازی کرده، عبادت خالصانه را دوباره در آنجا احیا میکنند. البته ظاهراً آیندهای که به تصویر کشیده شده است نمیتواند کاملاً با واقعیت همخوانی داشته باشد؛ چراکه بدیهی است آیندهای که بعد از چهلسال جنگ و خونریزی توسط سربازها ساخته شود، نمیتواند چندان خوشایند باشد، مگر اینکه این چهل سال مبارزه را بیشتر پیکاری معنوی بدانيم تا تسلیحاتی. این طومار به لحاظ اطلاعات مربوط به شیوة جنگ در دوران یونانیـرومی داراي اهميت است.
قانون جامعه، یا دستورالعمل انضباطی (1QS) (S= serekh, ‘Rule’) که علاوه بر بيان اهداف اصلی جامعۀ قمران، نشان میدهد این جامعه بر اساس چه قوانینی اداره میشده است. باستانشناسان بر این عقیدهاند که این طومارها در اوایل قرن اول قبل از میلاد مسیح نوشته شدهاند؛ اما بقایای نسخههای مکشوف از غار شمارۀ 4 ثابت میکند که بخشی از آن آثار به طور جداگانه در گذشته وجود داشته و مربوط به روزهای اولیة شکلگیری فرقه در قرن دوم قبل از میلاد است. اين طومار شامل قوانين انضباطي و نيز آییننامهای برای اعضای جدید و داراییهای آنان است؛ مانند:
کسی که به همنشیناش تهمت بزند، باید از غذای پاک جامعه به مدت یک سال محروم گردد و طلب بخشش و توبه نماید و کسی که به جامعه تهمت بزند باید از جامعه اخراج شود و هرگز باز نگردد.
غار 2: سي طومار توسط چوپانهای بدوی در این غار کشف شدند: بنسيراخ (Bensirach) و یوبیل (کتاب جامعه / حکمت) به زبان عبری.
غار 3: برخی از طومارهای بحرالمیت نوشتارهايی بیمفهوم و نامنظم بر روی کاغذهای پاپیروس هستند. ظاهراً این طومارها از اطراف مربعات یا نحل هور کشف شدهاند و سپس توسط فروشندگان طومارها به دیگر مدارک بحرالمیت اضافه گشتهاند (A. J. T. Jull and others, 1995: 14). یکی از عجیبترین آنها، طومار مسی است که در غار شمارة 3 کشف شد. این طومار ارتباطی با مسائل دینی ندارد؛ اما حس کنجکاوی باستانشناسان را بسیار تحریک کرده است. از آنجا كه فلز طومار بهسختی آسیب ديده و اکسیده شده بود، آن را برای مرمت نزد پروفسور رایت بیکر (Wright Baker) در انستیتوی علوم و تکنولوژی منچستر فرستادند. او طومار را در سال ١٩٥٦ با دقت به نوارهای طولی تقسیم کرد و به اردن بازگرداند.
اولین ترجمه از این طومار توسط میلیک (J.T. Milik) صورت گرفت. الگرو (John Allegro) اين طومار را در سال 1960 در کتاب گنج طومار مسی به همراه ترجمة آن چاپ کرد.
طومار از 64 مکان مخفی در سرزمین اسرائیل خبر میداد که گنجینههایی از طلا، نقره و اشیای گرانبها در آنجا پنهان شده بود. گنجینه تقریباً شامل 1300 سکة طلا، 56 جام طلا، 608 کوزة پر از نقره و 690 کوزة طلا و ظروف نقره میشد. شايد ارزش اين گنج به ۶۵ تن نقره يا ۲۶ تن طلا میرسید.
تصور چنین گنجی بسیار حیرتانگیزاست. پروفسور میلیک معتقد است که این گنج افسانهای بیش نیست و رقم اغراقآمیز آن حکایت از افسانه بودن آن دارد، در حالی که دانشمندان دیگری چون دوپنت سامر(Andre Dupont Sommer) عقیده دارند که این گنج واقعی است و به فرقة اسنیها تعلق داشته است. رابین (Chaim Rabin) و الگرو آن را متعلق به معبد اورشلیم میدانند. علاوه بر این الگرو، زیلوتها را که در آن زمان قمران را تحت سلطه داشتند، مسئول نگهداری طلا، نقره و طومارها میداند. هنوز پاسخي به این سؤال داده نشده است که چرا باید غارت معبد و شهر از قبل پیشبینی میشد و یا چطور گروه کوچکی همچون اسنیها صاحب چنین دارایی عظیمی بودند. تنها چیزی که شاید بتوان با اطمینان دربارۀ طومار مسی اظهار داشت، دسترسی دانشمندان به مدارک گرانبهایی است که منجر به ارتقای دانش آنان دربارۀ کتابت نسخ قدیمی شد (Vermes, 1965: 250-51; Baigent, 1997: 209-11).
غار۴: بیشترین تکههای طومار یعنی بالغ بر چهل درصد آنها در این غار کشف شدند. متأسفانه چهارصد طومار موجود در این غار در طول قرنها تکهتکه شده و به دهها هزار قطعه تقسیم شده بودند که میباید با نهایت صبر و حوصله کنار یکدیگر گذارده میشدند. در این غار بخشهایی از دو نسخه از ترجمة هفتادی سفر لاويان و سفر اعداد، بخشهايي از ترجمة آرامي سفر لاويان، و چهار نسخة خطی از سفر اعداد (که نوشتار آنها چیزی بین سامری و ترجمة هفتادی است) کشف شد.
یکی از مکشوفات بسیار مهم در اين غار، مدرک دمشق است. پيش از اين در سال 1896، نسخهاي ديگر از اين مدارک در کنیسهای قدیمی واقع در قاهره کشف شده بود که معمولاً آن را با علامت اختصاري CD(Cairo and Damascus) نشان میدهند. امروزه نسخ مهم مدرک دمشق مکشوف از بحرالمیت نيز با عنوان 4QD در اختیار همگان قرار گرفته است. مدرک دمشق شامل یک سلسه قوانین است كه فرقه اسني را بهعنوان اسرائیل واقعی شناسایی میکند و افراد خارج از این فرقه را در زمرة گروه شیاطین و اشرار میشمارد. چندین اسم رازآميز نيز در آن آمده است، مانند: معلم پرهیزگاری، تمسخرکننده و دروغگو. بيشتر دانشمندان بر این باورند که معلم پرهیزکاری بنیانگذار جامعة اسني بوده است و تمسخرکننده و دروغگو اسامی مستعاری هستند برای اشاره به فردی که با پیروی از رأی و نظر خود درصدد نابودی جامعه بوده است.
علیرغم تشابهات بسیار میان مدرک دمشق مکشوف از قاهره با مدرک دمشق مکشوف از قمران، تفاوتهایی نیز در برخی از جزئیات دیده میشود؛ بهعنوان مثال، طومارهای بحرالمیت از اسنیهایی خبر میدهند که در مرکز قمران مستقر بودند و با توجه به تفسیر رادیکالی فرقه از شريف، ازدواج نميکردند، به هيچ وجه با اعضای خارج از فرقه معاشرت نداشتند و از شرکت نمودن در عبادات معبد اورشلیم بهشدت خودداری میکردند؛ در حالی که مدرک دمشق مکشوف از قاهره از اسنیهایی سخن میگوید که ازدواج ميکردند، بچهدار میشدند و حتی با یهودیان خارج از فرقه داد و ستد داشتند و گاهگاه بهطور بسیار محدود در عبادات معبد اورشلیم شرکت میکردند.
مدرک مهم دیگري که در اين غار کشف شد دربارة بعضی از احکام شريعت است. اين طومار با عنوان 4QMMT (Miqsat Ma'ase haTorah) مشخص شده و شامل قوانین متعددي دربارة آیین طهارت و محاسبات صحیح تقویم است.
غار 5و 6: کمی بعد از کشف غار شماره 4، این دو غار کشف شدند. طومارهایی که در این غارها کشف شدند، حاوی نسخی از کتاب مقدس حداقل متعلق به 200 ق.م بودند. از آن جمله میتوان از سفر پیدایش، سفر خروج، سفر لاویان، سفر اعداد، سفر تثنیه، یوشع، اشعار، سموئيل اول و دوم، پادشاهان اول و دوم، اشعیا، ارمیا، حزقیال، دوازده پیامبر کوچک، کتاب جامعه، استر، دانیال، عزرا، تواريخ اول و دوم نام برد.
غار 7 الی 10: در سال 1957 غارهای 7 تا 10 کشف شدند؛ اما مدارک بسیاری در آنها پیدا نشد. در غار 7 يک طومار، در غار 8 پنج طومار، در غار 9 یک طومار کشف شد. در غار 10 طوماری کشف نشد؛ ولی ارزش ملی خود را حفظ کرد.
غار 11: بلندترین طومار، معروف به طومار معبد (Temple Scroll) که طول آن به 148/8 متر میرسد، در این غار کشف شد. وضعیت طومارهاي اين غار نسبت به طومارهای کشفشده در غارهای دیگر بهجز غار شمارة 1 بسیار بهتر بود.
این دستنوشتهها شامل مزامير، ترجمة آرامی کتاب ایوب، بخشی از سفر لاويان که با الفباي سامي باستاني (paleo-Hebrew) نوشته شده است كه شبيه الفباي فنيقي و متعلق به ۱۰ ق.م. است (اسرائيليها از اين الفبا تا قرن ۵ق.م. و رايج شدن الفباي آرامي بهعنوان الفباي زبان عبري استفاده ميكردند)، اصل طومار حزقیال، و قسمتهایی از مکاشفات اورشلیم جديد (The Apocalypse of the New Jerusalem) بود (Licht & Bruce, 5/1401-2; Baigent, 1997: 215-16).
ادامه دارد
/ع
کليدواژهها: طومارهاي بحرالميت، مسيحيت اوليه، اسنيها، معلم رستگاري
طومارهای بحرالمیت به مجموعه مدارکِ دستنویسی (٩٠٠ نسخه خطی) اطلاق میشود که بین سالهای ١٩۴۷ تا ١٩٥٦، بعد از گذشت دو هزار سال از زیر تلی از خاک در یازده غار در طول ساحل شمالغربی بحرالمیت بهویژه در مناطق قمران(Qumran)، مربعات(Morabbaat)، خربت میرد(Khirbat Mird)، عین قدی(En-Gedi) و مسده(Masada) کشف شدند. وادي قمران در 21 كيلومتري شرق اورشلیم قرار دارد (Licht & Bruce, 1971: 5/1396).
این طومارها شامل نسخ خطی قدیمی یهودی به زبانهای عبری، آرامی و یونانی هستند و دریافت دانشمندان از انجیل، یهودیتِ زمان عیسی و طلوع مسیحیت را دگرگون و متحول ساختهاند. محققان شباهتهايي بین باورهاي ساکنان قمران و مسیحیت اولیه ﭘیدا کردهاند؛ از این رو بسیاری از محققان بر این باورند که هم تعالیم کلیسای اولیه و هم نوشتههاي قمران از یک خاستگاه «مشترک» در بطن یهودیت تغذیه شدهاند. ظاهراً مدارک قمرانْ فرقة اسنیها را کالبد کلیسای اولیه و یا به عبارتی ديگر کلیسای اولیه را نوزاد فرقة اسنیها معرفي ميكنند. این مدارک همچنین میزان تأثیر فرقۀ قمران بر مسیحیت را تعیین كرده، از رهبر این فرقه با عنوان معلم ﭘرهیزگاری سخن میگویند و ما را با امیدها و آرزوهای او و ﭘیروانش آشنا میکنند. طومارهای مکشوف در بحرالمیت نه تنها چراغی برای فهم بهتر عهد جدید هستند؛ بلکه دانشمندان را هدایت ميکنند تا دورنمای یهودیت را فقط در آثار ربّيها و سنتهای فریسی جستوجو نکرده، آن را در مدارک، باورها و اعتقادات فرقۀ قمران نیز جستوجو کنند. (Black, 1969: 97-99; Rowley, 1964: 30-32).
اين طومارها از مسیحیت اولیهاي سخن میگویند که در اواسط قرن اول میلادی در اطراف اورشلیم در حال شکلگیری بود. اين مدارک نشان ميدهند که پیروان مسیحیتِ اولیه در کنار اعتقاد به عیسی، در عمل به احکام سبّت کوشا بودند و خود را ملزم به رعایت قانون تورات میدانستند. در این مدارک به عبادات متمایز و خاصی که سبب افتراق اصولی آنان از یهودیت شود، اشارهاي نشده است؛ از این رو کلیساي کاتولیک سالها از انتشار گستردۀ طومارها اجتناب ميکرد. در سال 1991 دو خبرنگار به نامهای مايكل بیِْجنت و ریچارد لیق (Michael Baigent and Richard Leigh) مقالهای با عنوان «نیرنگ طومارهای بحرالمیت» (The Dead Sea Scrolls Deception) منتشر کردند که موجب برانگیختن احساسات مردم شد. آنان مدعي بودند تأخیر در انتشار مدارک غار شمارۀ 4 و محدودیت دسترسی به طومارها تا قبل از سال 1991، نتیجۀ دخالتهای کلیسای کاتولیک بوده است. آنان دلایلی اقامه کردند که ثابت میکرد کلیۀ تحقیقات و مطالعات بر روی طومارها تحت نظارت واتیکان در رم صورت گرفته و کليسا هر گونه مطالعه بر روی طومارها را تحت کنترل داشته است تا به ایمان و اعتقاد مسیحی لطمهای وارد نگردد.
داستان کشف طومارها با چوپان بیابانگردی به نام محمد احمد الحامد، با نام مستعار محمد گرگی، گره میخورد. او اولین کسی است که به راز غارها پی برد. وی روزی در جستوجوي برۀ گمشدهاش، سنگی به داخل گودالی پرتاب کرد، صدای برخورد سنگ به چیزی کنجکاوی وی را تحریک کرد. او به داخل غار رفت و در آنجا کوزههايی قدیمی پیدا کرد که طومارهايي در آنها جاسازی شده بودند. وی طومارها را به نزدیکترین شهر، یعنی بیتلحم، نزد يک دلال عتیقه به نام خليل اسكندر شاهين برد و آنها را به او فروخت. از آنجا كه دلال عتيقه دربارۀ قدمت و ارزش طومارها تردید داشت، آنها را به آتاناسیوس سموئيل (Athanasisus Samuel)، اسقف مسیحیان جامعة سریانی در اورشلیم، نشان داد (Sommer, 1952: 9-11; Schiffman, 2005: 249; Moore Cross, 1958: 1-3). آتاناسیوس تصمیم به خریداری طومارها گرفت. آن طومارها شامل نسخۀ تقریباً کاملی از اشعیا، نوعي از كتاب قانون دینی كه ناشناخته بود، تفسیر متفاوتی از حبقوق و نسخههایی از سفر پیدایش که بسیار بد نگهداری شده بودند، میشد (Campebell, 1998: 3). او نیز برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر و دقیقتر طومارها را در اختیار شرقشناسان دانشگاه آمریکایی اورشلیم قرار داد. در اين دانشگاه، دکتر تِرور (John C. Trever) از آن طومارها عکسبرداري کرد و گروهي تحقيقي برای بررسی و مطالعه بر روی آنها تشکیل داد. بدین ترتیب مطالعات بر روی طومارها توسط تعدادی از دانشمندان آغاز شد.
طومارها در يازده غار و در طول نه سال از 1947 تا 1956 کشف شدند. شمارهگذاری غارها بر اساس کشف گنجینۀ نسخ خطی در غارها صورت گرفته است. غارهای 3، 5، 7، 8، 9، 10 توسط باستانشناسان و پنج غار دیگر توسط قبیلة بدوی تعامرکشف شدند. احتمالاً طومارها در یک زمان در یازده غار قرار نگرفتهاند. طومارهایی که در غار 1 پیدا شدند، به دقت در کوزههايی استوانهای قرار داده شده بودند؛ در حالی که ظاهراً طومارهای سایر غارها، بهویژه غار شمارۀ 4 که بیشترین طومارها در آن کشف شده است، با عجله جاسازي شده بودند.
طومارها آشکارا نمایانگر کتابخانهای قابلملاحظهاند كه در طول چندین نسل نسخهبرداری شدهاند. تاریخ تخمین زده شده برای طومارها، هر چه که باشد، بیانگر این حقیقت است که آنها چندین قرن قدمت دارند (Licht & Bruce, 1971: 5/1397-98). آنها حاوی دعاها، اشعار و سرودهایی هستند که تا پيش از اين ناشناخته بودند: سرودها و دعاهای کوتاه صبح و شب در ایام گوناگون و دعاهای اعمال روز سبّت که بسیاری از آنها با سپاسگزاری از خداوند شروع میشوند، اشعاری برای بیرون راندن شیاطین از مراسم سالانة دعا، نماز تابوت عهد، دعاهای شکرگزاری و مراسم آئینی تشرف و ایام خاص دیگر، دعا به مناسبت جنگ آخرالزمان و طلب بخشش به هنگام ظهور ﭘادشاه آخرالزمان و اشعار ادبی دیگری که هر کدام قابل بحث و بررسی هستند (Collin, 1997:29-30).
بیشتر طومارها بر روی کاغذهای پوستی و برخی بر روی پاپیروس از سمت چپ بدون نقطهگذاری نوشته شدهاند. جوهر استفادهشده در تمام طومارها کربنی است، اما جوهری که برای طومار سفر پیدایش استفاده شده از فلز گرفته شده است که سبب شده این طومار شرایط مناسبي نداشته باشد؛ زيرا جوهرْ کاغذ پوستی را خورده و به درون آن نفوذ کرده است. در برخی از طومارها لایهای از قارچ و پوسيدگي روی نوشته را پوشانده و باعث شده است طومار فقط در نور مادون قرمز قابل خواندن باشد.
طومارهای چندی در پارچة کتانی پیچیده شده بودند که بقایای آن ﭘارچهها کشف شدهاند. این طومارها در کوزههایی قرار داده شده بودند که حداقل دو تای آنها کاملاً سالم ماندهاند (Licht & Bruce, 1971: 5/1404-6).
در میان نسخ خطی یافتشده در غارهای قمران، بیش از صد نسخة کتاب مقدس عبری مورد شناسایی قرار گرفتهاند که تنها بخشهایی از آنها سالم ماندهاند. همة کتابها به استثنای استر (که نمیتوان به نحو قطعي، اظهار نمود که فقدان آن تصادفی بوده، یا دارای مفهوم خاصی است) شناسایی شدهاند. غیر از نسخ خطی عبری، نسخ خطی دیگری به زبان یونانی نیز کشف شدهاند. مهمترین نسخة هفتادیِ یافتشده در منطقة بحرالمیت در نحل هور (Nahl Hever) کشف شده است که نسخهای متشکل از تکههای کوچک ناپیوسته از ترجمۀ یونانیِ دوازده پیامبر کوچک است و متن آن با کتابی كه ژوستين شهید (تقریباً ١٥٠ میلادی) مورد استفاده قرار داده است همانند انگاشته میشود (Licht & Bruce, 1971: 5/140). برخي از نسخههاي کشفشده ویژگي سوداپوکریفا دارند که تا پيش از کشف اين طومارها ناشناخته بودند؛ مانند گفتههاي موسي، مکاشفۀ عمران، زبور يوشع نبي، بخشهايي از ادعیه دانيال و آثار مربوط به دعاي نبودینوس (Nabonidus) و كتاب اسرار(Graystone, 1956:5-9).
در کل، طومارهايي که در غارهای قمران کشف شدند انواع مختلفی از متون نوشتاری را منعکس میکنند؛ مثلاً متون به دستآمده از غارهایی که در محدودۀ تصرفات دوران شورش باركوخبا واقع شده بودند، از نوع ﭘیشمأثوري (Proto Masoretic) هستند و يا برخي از متنها بیانگر گونهای ترکیبیاند؛ نسخة خطی سفر اعداد از غار 4 دارای خطی بین خط سامری و نوع خط ترجمة هفتادی است و متن آن با ارزشتر از ترجمه هفتادی و مأثوري محسوب میگردد (Licht & Bruce, 1971, 5:1400-1). ناگفته نماند که بیشتر طومارها به زبان عبری و تنها بخشهایی از آنها به زبان آرامی و یونانیاند. علاوه بر بخش يونانيِ رسالة ارمياي نبی از غار ٧، كتابهاي سفر تثنیه (آنهایی که در ترجمۀ هفتادی موجودند، اما در کتاب مقدس عبری وجود ندارند) در طومارهای قمران در بخشهایی از طوبيت و کتاب جامعه (Bin Sirach) (سه تا به زبان آرامی و یکی به زبان عبری) ارائه شدهاند. قطعاتی از این اثر نیز در مسّده پيدا شده است. تعدادي از كتابهای سوداپوکریفا نيز شناسایی شدهاند. كتاب جشنها بهعنوان يك اثر قابلاطمينان و تصديقشده در مدارك دمشق تحت عنوان كتاب تقسيمبندي زمان در جشنها و هفتهها (The Book of the Divisions of Times into their Jubilees and Weeks) در ده نسخۀ خطي عبري از غارهاي 1 و 2 و 4 يافت شده است. اين کتاب تا حد زيادي با كتابِ حنوخ نبي ــ كه هشت نسخۀ خطي آرامي مربوط به آن در غارها شناسايي شدهاند ــ هماهنگ است (فقدان بخشي از اين قسمت بهويژه به دليل مقدمۀ درخور توجه آن در باب شكل پسر انسان ــ ظهور كسي كه شبيه پسر انسان است ــ ممكن است تصادفي يا عمدي باشد). همچنين برخی از عهد دوازده ﭘیامبر نيز شناسایی شدهاند: تکههایی از عهد لاوی از غار شمارۀ 1 و تکههایی از سه طومار از غار شمارۀ 4 به زبان آرامی و نیز متنی شبیه به متون مکشوف در جنیزه (Genizah) در قاهره و همچنین عهد نفتالی (Naphtali) به زبان عبری از غار شمارۀ 4 تأثیر مسیحیت در متون اصلاحشدۀ اين نوشتهها به زبان یونانی بسیار مشهود است.
براي نامگذاري طومارها از شيوهاي استفاده شده که از شمارۀ غار، محل کشف آن و حرف اول عنوانِ عبریِ نوشتهشده در طومار، تشکيل شده است؛ مانند 1Qs که بدین ترتیب خوانده میشود:
1= شمارة غار
Q= اول حرف قمران (Qumran) محل کشف طومار
S= حرف اولیکه طومار با آن شروع شده است؛ یعنیسيراخ(Licht & Bruce, 1971: 1398).
فهرست خلاصهاي از طومارهای کشفشده در غارها به قرار زیر است:
غار 1: دستنوشتههای کشفشده در این غار هفت عدد بودند که بهدقت در کوزههای استوانهای جاسازی شده بودند. ظاهراً زمان کافی برای مخفیکردن آنها وجود داشته است. طومارهاي کشفشده در این غار عبارتاند از:
نسخه خطی کامل اشعيا به زبان عبری که تقریباً سالم است.
نسخة خطی ناقص اشعيا كه بسیار قدیمیتر از نسخة اشعياي شناختهشده است (براي اطلاع بيشتر رک: Burrows, 1951: Chapter 2)).
پشر (تفسیر) حبقوق (1QpHab)(P = pesher, ‘interpretation’) که بهترین تفسیر باقیمانده از کتاب حبقوق، هشتمين کتاب از کتابهاي دوازده پيامبر كوچك، است. اين پشر تنها دو فصل از سه فصل كتاب حبقوق را تفسير كرده است و به فصل سوم نپرداخته است. علت اين امر در ويژگي فصل سوم نهفته است؛ زيرا اين فصل حاوي اشعار روحاني است و نويسنده تفسير آن را ضروري نديده است. در این تفسیر به صورت برجسته از معلم رستگاری و رهبر جامعه صحبت شده است.
سفر پیدایش (1QapGen)(‘ap’ = apocryphon)؛ اين طومار بهعنوان قدیمیترین اسفار ﭘنجگانه مکتوب فلسطینی به زبان آرامی شناخته شده است.
سرودهای شکرگزاری، که شامل سرودها و دعاهایی جهت استفادة فردی و گروهی است و ماهیت عبادی اين سرودها بیانگر دیدگاه روحانی فرقۀ قمران است.
نسخة ناقصِ طومار بلند اشعار (H = bodayot, ‘hymns’) (lQH) که حاوی اشعار و سرودهای شکرگزاری از خداوند برای علم و نجاتی است که به جامعه بخشیده است.
طومار جنگ (1QM) (M = Milchamab, ‘War’). این طومار خبر از وقوع جنگی چهلساله در آخر زمان میدهد که در آن، ﭘسران نور بر ضد ﭘسران تاریکی میجنگند و در نهایت خوبي و خير بر نیروی شرّ غالب شده، دنیا را فتح میکند؛ آنگاه مردم به شادی و ستایش خداوند میپردازند و معبد اورشلیم را بازسازی کرده، عبادت خالصانه را دوباره در آنجا احیا میکنند. البته ظاهراً آیندهای که به تصویر کشیده شده است نمیتواند کاملاً با واقعیت همخوانی داشته باشد؛ چراکه بدیهی است آیندهای که بعد از چهلسال جنگ و خونریزی توسط سربازها ساخته شود، نمیتواند چندان خوشایند باشد، مگر اینکه این چهل سال مبارزه را بیشتر پیکاری معنوی بدانيم تا تسلیحاتی. این طومار به لحاظ اطلاعات مربوط به شیوة جنگ در دوران یونانیـرومی داراي اهميت است.
قانون جامعه، یا دستورالعمل انضباطی (1QS) (S= serekh, ‘Rule’) که علاوه بر بيان اهداف اصلی جامعۀ قمران، نشان میدهد این جامعه بر اساس چه قوانینی اداره میشده است. باستانشناسان بر این عقیدهاند که این طومارها در اوایل قرن اول قبل از میلاد مسیح نوشته شدهاند؛ اما بقایای نسخههای مکشوف از غار شمارۀ 4 ثابت میکند که بخشی از آن آثار به طور جداگانه در گذشته وجود داشته و مربوط به روزهای اولیة شکلگیری فرقه در قرن دوم قبل از میلاد است. اين طومار شامل قوانين انضباطي و نيز آییننامهای برای اعضای جدید و داراییهای آنان است؛ مانند:
کسی که به همنشیناش تهمت بزند، باید از غذای پاک جامعه به مدت یک سال محروم گردد و طلب بخشش و توبه نماید و کسی که به جامعه تهمت بزند باید از جامعه اخراج شود و هرگز باز نگردد.
غار 2: سي طومار توسط چوپانهای بدوی در این غار کشف شدند: بنسيراخ (Bensirach) و یوبیل (کتاب جامعه / حکمت) به زبان عبری.
غار 3: برخی از طومارهای بحرالمیت نوشتارهايی بیمفهوم و نامنظم بر روی کاغذهای پاپیروس هستند. ظاهراً این طومارها از اطراف مربعات یا نحل هور کشف شدهاند و سپس توسط فروشندگان طومارها به دیگر مدارک بحرالمیت اضافه گشتهاند (A. J. T. Jull and others, 1995: 14). یکی از عجیبترین آنها، طومار مسی است که در غار شمارة 3 کشف شد. این طومار ارتباطی با مسائل دینی ندارد؛ اما حس کنجکاوی باستانشناسان را بسیار تحریک کرده است. از آنجا كه فلز طومار بهسختی آسیب ديده و اکسیده شده بود، آن را برای مرمت نزد پروفسور رایت بیکر (Wright Baker) در انستیتوی علوم و تکنولوژی منچستر فرستادند. او طومار را در سال ١٩٥٦ با دقت به نوارهای طولی تقسیم کرد و به اردن بازگرداند.
اولین ترجمه از این طومار توسط میلیک (J.T. Milik) صورت گرفت. الگرو (John Allegro) اين طومار را در سال 1960 در کتاب گنج طومار مسی به همراه ترجمة آن چاپ کرد.
طومار از 64 مکان مخفی در سرزمین اسرائیل خبر میداد که گنجینههایی از طلا، نقره و اشیای گرانبها در آنجا پنهان شده بود. گنجینه تقریباً شامل 1300 سکة طلا، 56 جام طلا، 608 کوزة پر از نقره و 690 کوزة طلا و ظروف نقره میشد. شايد ارزش اين گنج به ۶۵ تن نقره يا ۲۶ تن طلا میرسید.
تصور چنین گنجی بسیار حیرتانگیزاست. پروفسور میلیک معتقد است که این گنج افسانهای بیش نیست و رقم اغراقآمیز آن حکایت از افسانه بودن آن دارد، در حالی که دانشمندان دیگری چون دوپنت سامر(Andre Dupont Sommer) عقیده دارند که این گنج واقعی است و به فرقة اسنیها تعلق داشته است. رابین (Chaim Rabin) و الگرو آن را متعلق به معبد اورشلیم میدانند. علاوه بر این الگرو، زیلوتها را که در آن زمان قمران را تحت سلطه داشتند، مسئول نگهداری طلا، نقره و طومارها میداند. هنوز پاسخي به این سؤال داده نشده است که چرا باید غارت معبد و شهر از قبل پیشبینی میشد و یا چطور گروه کوچکی همچون اسنیها صاحب چنین دارایی عظیمی بودند. تنها چیزی که شاید بتوان با اطمینان دربارۀ طومار مسی اظهار داشت، دسترسی دانشمندان به مدارک گرانبهایی است که منجر به ارتقای دانش آنان دربارۀ کتابت نسخ قدیمی شد (Vermes, 1965: 250-51; Baigent, 1997: 209-11).
غار۴: بیشترین تکههای طومار یعنی بالغ بر چهل درصد آنها در این غار کشف شدند. متأسفانه چهارصد طومار موجود در این غار در طول قرنها تکهتکه شده و به دهها هزار قطعه تقسیم شده بودند که میباید با نهایت صبر و حوصله کنار یکدیگر گذارده میشدند. در این غار بخشهایی از دو نسخه از ترجمة هفتادی سفر لاويان و سفر اعداد، بخشهايي از ترجمة آرامي سفر لاويان، و چهار نسخة خطی از سفر اعداد (که نوشتار آنها چیزی بین سامری و ترجمة هفتادی است) کشف شد.
یکی از مکشوفات بسیار مهم در اين غار، مدرک دمشق است. پيش از اين در سال 1896، نسخهاي ديگر از اين مدارک در کنیسهای قدیمی واقع در قاهره کشف شده بود که معمولاً آن را با علامت اختصاري CD(Cairo and Damascus) نشان میدهند. امروزه نسخ مهم مدرک دمشق مکشوف از بحرالمیت نيز با عنوان 4QD در اختیار همگان قرار گرفته است. مدرک دمشق شامل یک سلسه قوانین است كه فرقه اسني را بهعنوان اسرائیل واقعی شناسایی میکند و افراد خارج از این فرقه را در زمرة گروه شیاطین و اشرار میشمارد. چندین اسم رازآميز نيز در آن آمده است، مانند: معلم پرهیزگاری، تمسخرکننده و دروغگو. بيشتر دانشمندان بر این باورند که معلم پرهیزکاری بنیانگذار جامعة اسني بوده است و تمسخرکننده و دروغگو اسامی مستعاری هستند برای اشاره به فردی که با پیروی از رأی و نظر خود درصدد نابودی جامعه بوده است.
علیرغم تشابهات بسیار میان مدرک دمشق مکشوف از قاهره با مدرک دمشق مکشوف از قمران، تفاوتهایی نیز در برخی از جزئیات دیده میشود؛ بهعنوان مثال، طومارهای بحرالمیت از اسنیهایی خبر میدهند که در مرکز قمران مستقر بودند و با توجه به تفسیر رادیکالی فرقه از شريف، ازدواج نميکردند، به هيچ وجه با اعضای خارج از فرقه معاشرت نداشتند و از شرکت نمودن در عبادات معبد اورشلیم بهشدت خودداری میکردند؛ در حالی که مدرک دمشق مکشوف از قاهره از اسنیهایی سخن میگوید که ازدواج ميکردند، بچهدار میشدند و حتی با یهودیان خارج از فرقه داد و ستد داشتند و گاهگاه بهطور بسیار محدود در عبادات معبد اورشلیم شرکت میکردند.
مدرک مهم دیگري که در اين غار کشف شد دربارة بعضی از احکام شريعت است. اين طومار با عنوان 4QMMT (Miqsat Ma'ase haTorah) مشخص شده و شامل قوانین متعددي دربارة آیین طهارت و محاسبات صحیح تقویم است.
غار 5و 6: کمی بعد از کشف غار شماره 4، این دو غار کشف شدند. طومارهایی که در این غارها کشف شدند، حاوی نسخی از کتاب مقدس حداقل متعلق به 200 ق.م بودند. از آن جمله میتوان از سفر پیدایش، سفر خروج، سفر لاویان، سفر اعداد، سفر تثنیه، یوشع، اشعار، سموئيل اول و دوم، پادشاهان اول و دوم، اشعیا، ارمیا، حزقیال، دوازده پیامبر کوچک، کتاب جامعه، استر، دانیال، عزرا، تواريخ اول و دوم نام برد.
غار 7 الی 10: در سال 1957 غارهای 7 تا 10 کشف شدند؛ اما مدارک بسیاری در آنها پیدا نشد. در غار 7 يک طومار، در غار 8 پنج طومار، در غار 9 یک طومار کشف شد. در غار 10 طوماری کشف نشد؛ ولی ارزش ملی خود را حفظ کرد.
غار 11: بلندترین طومار، معروف به طومار معبد (Temple Scroll) که طول آن به 148/8 متر میرسد، در این غار کشف شد. وضعیت طومارهاي اين غار نسبت به طومارهای کشفشده در غارهای دیگر بهجز غار شمارة 1 بسیار بهتر بود.
این دستنوشتهها شامل مزامير، ترجمة آرامی کتاب ایوب، بخشی از سفر لاويان که با الفباي سامي باستاني (paleo-Hebrew) نوشته شده است كه شبيه الفباي فنيقي و متعلق به ۱۰ ق.م. است (اسرائيليها از اين الفبا تا قرن ۵ق.م. و رايج شدن الفباي آرامي بهعنوان الفباي زبان عبري استفاده ميكردند)، اصل طومار حزقیال، و قسمتهایی از مکاشفات اورشلیم جديد (The Apocalypse of the New Jerusalem) بود (Licht & Bruce, 5/1401-2; Baigent, 1997: 215-16).
پي نوشت ها :
*کارشناس ارشد اديان و عرفان تطبيقي
منبع:www.urd.ac.irادامه دارد
/ع
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}